حلماجانحلماجان، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره
زندگي مشترك من وبابازندگي مشترك من وبابا، تا این لحظه: 19 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره

دخترم ثمره صبرم

حلماجان ۸ ماهه شد البته با دوتا مروارید لبخند....

  سلام به روی خورشیدیه تو پرتوی از نور خدا اول از همه بهت میگم ۸ ماهگیت مبارک ٬ عشقم   دوم اینکه خبر بدین به نوندون حلما درآووده دندون . این شعر رو مامان بزرگ همش واست میخونه . دختر نازم رویش اولین ودومین مروارید لبخندت هم مبارک . اولی تو ۷ ماه ۶ روزگی ودومیش تو ۷ ماه و۲۴ روزگی در اومدن عزیز دلم فدات بشم مامانی٬وقتی می خندی این دوتا دندون از میون غنچه لبات چه نمای قشنگی دارن وچه ذوقی دارم با یک لبخدت انگار تو آسمونا سیر میکنم واونوقته که غرق در بوسه میشی در آغوش پر مهرم دلم می خواست یه جشن کوچولوی دندونی واست بگیرم که بابایی مخالفت کرد. ولی اشکالی ندار...
20 خرداد 1393

عشق منه حلما جان

    سلام عزیزدلم حلمای خشگلم ببخشد یه کم دیر شد.مثل هميشه ني ني پيج ياري نميكرد خب عسلم از كجابگم؟ آها مهمترين خبر اينكه يه دندون كوشولو در آوردي يكي هم در حال دو اومدنه ولي ان شاالله تويك پست جدا مطالب مربوط به دندونت رو ميذارم خب خبر بعدي اينكه پسرخاله كيان جان بلاخره به دنيا اومدن وشما يه هم بازي جديد گيرت اومده دختر ناز مامان ياد گرفته ميبوسه. البته به روش ليسيدن. بيشتر هم بابا رو ميبوسه الهي قربون دختر گلم برم راستی دختر خشگلم پرت کردن توپ وتوب بازی هم بلده اين عكسا واسه جمعه ٢/٢/٩٣ هستش كه رفته بوديم ارتفاعات زيباي عباس آباد همدان كه خيلي خوش گذشت ودوستاي گذري هم اونجا پيدا كردي. ...
4 خرداد 1393
1